شهرآرانیوز - یکسال از کوچ همیشگی رضا افضلی، شاعر فقید خراسانی، گذشت. او متولد ۱۰ مهر۱۳۲۷ در شهر فریمان بود و در ششسالگی با خانواده ساکن مشهد شد. از سال۱۳۴۶ در دانشکده پزشکی دانشگاه مشهد استخدام شد و شعرها و نوشتههایش را بهتدریج در جراید کشور منتشر کرد. او در انجمنهای ادبی «داشآقا»، «فرخ»، «قلم» و «قهرمان» فعال بود و تعدادی از شعرهایش نیز به زبانهای انگلیسی، فرانسوی، روسی، ایتالیایی، آلمانی، ترکی استانبولی و عربی ترجمه و منتشر شده است. ازجمله آثار این شاعر نامدار خراسانی میتوان به مجموعه اشعار «در شهر غمگرفته پاییز»، «گریه در گلو کردن»، «چیزی به آفتاب نمانده است»، «قاصد خوشخبر است» و «برکهای شفاف، چون صبحی زلال» اشاره کرد. پس از درگذشت رضا افضلی بهدلیل ابتلا به کرونا، استادان ادبیات و شاعران مشهدی، چون محمدجعفر یاحقی، جواد مهربان، ناصر عرفانیان مشیرینژاد و محمدباقر کلاهی اهری برایش سوگواره گفتند و شعر نوشتند. بخشی از شعری کلاهی اهری برای افضلی به این شرح است:
فصل تموز و وقت وداعی بهاری است | در قلب من حکایت این بیقراری است
یاری که رفت یار من بیقرار بود |ای دل کنون بنال که هنگام زاری است
این زاری دل من از اندوه افضلیست | آن دلنشین که ماتم او زخم کاری است
اول- شاعری از نسلی پرشور و پرحرارت، دانا و باسواد که شاعری را چونان هم نسلان خود از پله اول گام به گام پیش رفت و دانایی و آگاهی و سواد را در کنار طبع شاعری نهاد و بلکه به کمک آن بر قوت طبع شاعری افزود. استاد دید و شاگردی کرد و نقد شد و....
دوم- کتاب خواند و مطالعه کرد و شعر خواند. حافظ و سعدی و فردوسی و دیگر بزرگان را محترم شمرد و نه تنها خود را بی نیاز از آنها ندید که اول درک درستی از شعر و گنجینه شاعری پیش از خود را مبنای حرکت قرار داد و با این ذخیره معنوی در دنیای شاعرانه پا گذاشت.
سوم- انس او با کتاب و زندگی با کتاب در کتابخانه دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد، به او فرصتی داد تا بخواند و بخواند و بخواند.
چهارم- اهل محفل شعر و جلسههای جدی شعر آن روزگار بود که به خوبی و البته با دانش و صادقانه، تازیانه نقد را بر پیکر شعر شاعران مینواختند.
پنجم- در روزگاری که سرودن شعر نو گناه کبیره بود، شعر نو سرود و پای آن ایستاد و یکی از نوپردازان خوب مشهد شد.
ششم- شاید سرودن شعر به لهجه و گویشهای محلی دشوارترین سبک شعری باشد که استاد افضلی به خوبی از پس آن برآمد و در این راه دغدغه هویت مشهدی او هم موجب شد اشعاری در معرفی مشهد قدیم و آداب ورسوم مردم مشهد بسراید که کمک خوبی به حفظ و پاسداری از آنها کرد و در کنار این ها، تاریخی از انجمنهای ادبی که باز نمادی از هویت مشهد است، تدوین کرد.
هفتم- او دستی هم در تدریس داشت و در دانشگاه به تدریس ادبیات فارسی پرداخت که شاگردان و دانشجویان او خاطرات خوش و خوبی از آداب معلمی او به خاطر دارند.
هشتم- گردانندگی جلسههای شعر به ویژه ۲ جلسه استاد قهرمان و داش آقا در مشهد برای حاضران در این ۲ جلسه فراموش نشدنی است؛ احترامش به حاضران و تشویق آنها نیز ستودنی بود.
نهم- فروتنی، شکیبایی، روی گشاده، خویشتن داری، آرامش، گذشت، کمک به دیگران در فعالیتهای ادبی و در یک کلام مهربانی، داشتههای اخلاقی او بود.
دهم-این مرد شریف در دوره کارشناسیارشد داور پایاننامه نگارنده هم بود؛ پایاننامهای با موضوع انجمنهای ادبی مشهد که چه نیک و دقیق آن را داوری کرد.
علیرضا حیدری - شاعر و روزنامه نگار